دکتر علی صاحبی، روانشناس و نویسندهی کتابِ «مسئولیتپذیری، فضیلت گمشده»، در کتاب خود در مورد شیوههای دعوت جوانان به مسئولیتپذیری توضیحاتی آورده است که در ادامه میتوانید خلاصهای از این توضیحات را مطالعه کنید.
مسئولیتپذیری والدین و معلمان
وقتی تمرکز والدین و معلمان بر شایستگی و ارزشهای مورد نظر جوانها باشد، میتوانند زمینهی مناسبی فراهم کنند تا نه تنها احساس ارزشمندی آنها افزایش یابد، بلکه مسئولیتپذیریشان نیز بیشتر شود.
در این صورت میتوان انتظار داشت که جوانان استقلال و خودمختاری بیشتری را در رفتارهایشان نشان دهند.
برای آموزش مسئولیتپذیری به جوانان، لازم است به دو نکتهی مهم و اساسیِ زیر توجه کنیم:
۱- جوانها زمانی از بزرگترها مسئولیتپذیری را بهتر میآموزند که خود بزرگترها مسئولیتپذیری را در رفتار و کردار و اعمالشان نشان دهند.
۲- جوانها زمانی مسئولیتپذیری را بهتر میآموزند که در خانه و مدرسه، اولیا و مربیان از آنها مسئولیتپذیری بخواهند.
برای دعوت نوجوانان و جوانان به مسئولیتپذیری، باید بزرگترها الگوی مسئولیتپذیری باشند و این نکته را به فرزندانشان منتقل کنند:
«مطمئنیم شما توانایی مسئولیتپذیری را دارید و از شما انتظار داریم مسئولیت نیازها، خواستهها، رفتار و پیامدهای آن را بپذیرید.»
اگر بزرگترها به اندازهی کافی پیگیر مسئولیتپذیری فرزندان باشند و از گریزهای آنها آسان نگذرند،
احتمال اینکه آنان در مدرسه و خانواده، رفتار مسئولانه نشان دهند افزایش مییابد.
نکته:
بعید است که فرزندان از والدین و معلمان منفعل و وارفته مسئولیتپذیری بیاموزند.
از کسانی که همواره انگشت اتهام را به سوی دیگران میگیرند و دائم سرزنشگری میکنند،
و همهی رویدادهای زندگی و پیامدهای آن را ناشی از رفتار دیگران، سیستم و حکومت میدانند، کسی مسئولیتپذیری نخواهد آموخت.
بزرگترهایی که چنین خصوصیتهایی دارند، نمیتوانند فرزندانشان را به مسئولیتپذیری دعوت کنند.
حالت خاص
البته گاهی نیز پیش میآید که فرزندان چنان تحت تأثیر رفتار منفعلانه و بیتوجهی پدر و مادر یا یکی از آنها قرار میگیرند که نسبت به آن واکنش نشان میدهند و مسئولیتپذیر میشوند.
البته در هر صورت این روشِ، گزینهی مناسبی برای مسئولیتپذیری نیست و ضمانتی هم نیست که فرزندانِ والدینِ بیتوجه و منفعل حتماً از مسئولیتگریزی متنفر شوند و تصمیم به مسئولیتپذیری بگیرند.
پدر و مادر نه تنها باید الگوی مسئولیتپذیری فرزندانشان باشند، بلکه باید مسئولیتپذیری را در قلمروهای مختلف زندگی به آنها بیاموزند و از آنها به خواهند مسئولیتپذیر باشند.
چطور مسئولیتپذیری را آموزش دهیم؟
در ادامه چند مثال عملیِ آموزش مسئولیتپذیری آمده است که کمک میکند توضیحات بالا واضحتر بیان شود.
مثال ۱: مسئولیتپذیری سر میز شام
پسری سر میز شام به قدری سر و صدا میکند که شام خوردن برای دیگران دشوار میشود.
مادرش به او میگوید:
«نادر جان! سر و صدای تو مزاحم آرامش دیگران است. میتوانی انتخاب کنی به آشپزخانه بروی و تنهایی غذا بخوری و هر چه دلت خواست سر و صدا کنی یا ساکت باشی تا دیگران هم بتوانند شامشان را راحت بخورند. خودت در این باره تصمیم بگیر.»
فرض کنید نادر به حرف مادر گوش نمیدهد و همچنان به رفتارش ادامه دهد.
اکنون مادر به او میگوید: «انگار تصمیم گرفتهای تنها شام بخوری.»
و بعد او را از سر میز شام بلند میکند. اگر نادر خیلی زود پذیرفت که ساکت شود و کمتر سر و صدا کند، مادر میگوید:
«چه خوب شد که تصمیم گرفتی با ما شام بخوری. جایت سر میز خالی بود.»
این مادر به فرزندش کمک میکند تا بفهمد که امکان انتخاب رفتارش را دارد و هر رفتاری پیامدی دارد.
او با پسرش محترمانه حرف میزند و همواره شأن و منزلت خود و فرزندش را حفظ میکند.
مثال ۲: اجازهی دادن اتومبیل به فرزند
دختری دبیرستانی از پدر و مادرش اجازه میگیرد که از اتومبیل خانواده استفاده کند.
پدرش موافقت میکند، به این شرط که حواسش به آمپر بنزین باشد اگر از نیمه گذشته بود، حتماً آن را پر کند.
سپس پدر متوجه میشود که سه بار متوالی باک تقریباً خالی بوده و دختر به خواسته و شرط پدر عمل نکرده است.
پدر با صراحت اعلام میکند که تا سه ماه نمیتواند از اتومبیل استفاده کند.
پس از مدتی، پدر شبی از چلوی اتاق دخترش رد میشود و میشنود که دخترش تلفنی به دوستش میگوید:
«آخر هفته نمیتوانم به مهمانی شما بیایم. منزلتان دور است و نمیتوانم از ماشین پدرم استفاده کنم.
برای اینکه قول داده بودم وقتی از ماشین استفاده کنم، بنزین هم بزنم؛ ولی چند بار پشت سر هم این کار را نکردم.»
پدر پس از شنیدن این حرف به اتاق دختر میرود و به او میگوید:
«از این که با صداقت موضوع را به دوستت اطلاع دادی خوشحالم، ممنون میشوم اگر در قبال قولی که میدهی، احساس مسئولیت کنی.»
در فرایند آموزشِ مسئولیتپذیری، این حرف از هر موعظه و نصیحتی مؤثرتر است.
مثال ۳: مسئولیتپذیری در خرج ماهانه
پسر ۲۵ سالهای را تصور کنید که دور از والدینش کار و تحصیل میکند.
با آنکه حقوق میگیرد، از لحاظ مالی غیرمسئولانه عمل میکند و سربار خانواده است.
مادرش به او گفته که از این به بعد نمیتواند به کمک خانواده امیدوار باشد.
چند روز بعد، به مادرش زنگ میزند و میگوید فقط تا دو ماه دیگر اجارهی آپارتمانش را دارد و نمیداند چه باید بکند.
مادرش با لحن خوشایندی میگوید: «با چالش بسیار خوبی مواجه شدهای.»
پسر: «چون در ماه گذشته چند بار دیر به سر کار رسیدم، اخراجم کردند.»
مادر: «راست میگویی؟ نمیدانستم.»
پسر که با قربانیگری و مظلومنمایی نتوانسته کاری از پیش ببرد از مادر میپرسد:
«بدون پول چه کار میتوانم بکنم؟»
مادر: «به نظر میرسد با مشکلی جدی روبرو شدهای!»
پسر: «رئیسم بسیار بدجنس است.»
مادر: «چون میخواهد تو درست و سر وقت در محل کارت حاضر شوی یا به دلیل دیگری بدجنس است؟»
پسر صدایش را بلند میکند و با فریاد میگوید: «مامان بس کن، الآن باید چه کار کنم؟»
مادر: «من به توانمندیهایت باور دارم و میدانم که میتوانی راه حلی پیدا کنی.
در گذشته همواره اشتباه میکردم که نمیگذاشتم توانمندیهایت را نشان بدهی،
ولی الان میدانم خودت از من بهتر میدانی چه کاری به نفعت است.
چیز بیشتری نمیتوانم بگویم عزیزم.
من بیرون کار دارم و باید خانه را ترک کنم.»
رفتار دُرُست این مادر
این مادر میداند که با حمایتهای افراطی و بیجا و روحیهی ناجیگریاش در گذشته، باعث شده این پسر باهوش و توانمند احساس نکند که در قبال زندگیاش مسئولیت دارد.
حالا وقت آن است که او را در بستر واقعی زندگی به مسئولیتپذیری دعوت کند و به او نکتههای جدیدی بیاموزد.
این مادر اکنون میداند که پسرش کودن، نادان، معلول یا ناتوان نیست و قرار هم نیست با این مشکل زندگیاش نابود شود.
او میداند که پسرش بالاخره راهی پیدا میکند و هر جور شده این مشکل را پشت سر میگذارد.
آیا واقعاً او میتواند این مشکل را با موفقیت حل کند؟
شاید بله، شاید هم نه، اما این طرز برخورد باعث میشود که پسرش برای حل مشکل خود تلاش کند.
در واقعیتدرمانی و تئوری انتخاب، این روش به والدینِ نوجوانان و جوانان مسئولیتگریز توصیه میشود.
بسیاری از آنها میپذیرند و بعد از چند سال، خود و فرزندانشان از این توصیهی من و نتایج آن قدردانی میکنند.
عدهای هم این توصیه را افراطی و بیرحمانه میخوانند و همچنان روشهای حمایتی خود را با هزار توجیه دنبال میکنند و باعثِ تخریب فرزندان میشوند.
از این دست والدین هم بسیار دیده میشود.
همواره به یاد داشته باشیم که:
سایر مطالب مدرسهی زندگی را در 👈 اینجا 👉 مطالعه کنید.